محمود بشیری؛ نیلوفر انصاری
چکیده
چکیدهیکی از شخصیتهای برجستة عرفان وادب در سدة نهم هجری، شاه داعی شیرازی است که در مثنویهای شش گانة خود، عمیقترین مسائل عرفانی را نظیر (وحدت وجود، توحید، حقیقت، طلب، تجرید، ذوق، کشف وشهود، فقر و فنا و...) بیان کرده است. ما در این نوشتار با روشی توصیفی، تحلیلی برآنیم تا ساختار زبانی وبلاغی مثنویهای شش گانة شاه داعی (مشاهد، گنج روان، ...
بیشتر
چکیدهیکی از شخصیتهای برجستة عرفان وادب در سدة نهم هجری، شاه داعی شیرازی است که در مثنویهای شش گانة خود، عمیقترین مسائل عرفانی را نظیر (وحدت وجود، توحید، حقیقت، طلب، تجرید، ذوق، کشف وشهود، فقر و فنا و...) بیان کرده است. ما در این نوشتار با روشی توصیفی، تحلیلی برآنیم تا ساختار زبانی وبلاغی مثنویهای شش گانة شاه داعی (مشاهد، گنج روان، چهل صباح، چهار چمن، چشمة زندگانی و عشق نامه) را از وجوه مختلف، تجزیه وتحلیل کنیم.نتایج تحقیق بیانگر دقت معانی، استواری کلام وفخامت الفاظ شاه داعی در مثنویهای ششگانه است وصرف نظر از مشرب عارفانه وباریک اندیشی صوفیانه؛ جذبهها، وجدها وحالهای او، جداگانه سرچشمة ذوق، شوق، دقت و رقت است. فکر و مضمون برجستة این مثنویها، همان اندیشههای مرسوم شاعران عارف است. رد پای عارفان بزرگی چون ابن عربی، عطار و مولانا، سنایی، شاه نعمت الله ولی، قاسم انوار و حافظ در آثار او مشهود است.سبک این مثنویها، تلفیقی از سبکهای خراسانی و عراقی است؛ بهگونهای که برخی ویژگیهای زبانی را از سبک خراسانی؛ لطافتها، سوز وگداز را نیز از سبک عراقی گرفتهاست.جناس وصنعت تکرار در سطوح آوایی؛ استعارة مکنیه، مراعات نظیر وتلمیح در سطوح بلاغی، از برجستهترین آرایههای ادبی به کار رفته در این منظومهها هستند